سخنران:سمانه بیرجندی
موضوع: بررسی وضعیت هنرمندان زندانی در ایران
مکان: کمیته دفاع از حقوق هنر و هنرمندان
تاریخ :20 ژانویه 2022
ماهنامه بشریت :246
صفحه :15
لینکهای انتشار
Audio-Sitzungsbericht des Verteidigungsausschuss der Kunst und Künstler-Rechte :https://deutsch.bashariyat.org/?p=5598
https://bashariyat.org/?p=28596
https://bashariyat.org/?p=28688
http://azadegy.de/01.2022/20.01.2022.Honar/3.Birjandi.mp3
https://www.youtube.com/watch?v=ixX0OQMl0ds
همه ما خوب میدانیم که در جمهوری اسلامی ایران برای انسانهایی که نمیتوانند سکوت کنند و صدای بلند دارند در جامعه مورد ظلم قرار گرفته میشوند و جایی به جز زندان و یا قبرستان وجود ندارد. بشر یک بودن است و انسان یک شدن. در کمال جویی و تعالی طلبی بشر هم، فقط مسیر را میتوان دید و نه یک هدف نقطهای مشخص را. با این حال قرار است که همه فرزندان بشر در این مسیر هر کدام به سهم و وسع و سلیقه خویش طی مسیر کنند و در سیر تکوینی خود ارتقا یابند. آن «سلیقه» که بدان اشاره شد، در این میان نقشی اساسی ایفا میکند. یک نفر با دانش مدرنیته میخواهد به کمال برسد و یک نفر با علاقههای مذهبی. یک نفر به دنبال تعالی از طریق ورزش است و یک نفر هم با نظریهپردازی فلسفی. حتی آن شهروند محترم سادهای هم که به دنبال انجام کار یدی و به دست آوردن پول بیشتر برای ساختن زندگی بهتر و به دور از ناهنجاریهای مخرب برای خانوادهاش است، همین مسیر را طی میکند؛ فرق در این است که چشمانداز و میل و سرعت افراد با هم فرق میکند. یک نفر هم تصمیم میگیرد از جایی به بعد، فریاد بزند و نپذیرد و تغییر بخواهد. این «پذیرفتن» که اصلی حیاتی است، در این میان همیشه نقش اساسی را ایفا کرده است. در ایران عمده مشکلاتی که برای هنرمندان ما از نویسنده و شاعر و بازیگر تا رونامهنگار و مستندساز و غیره برداشتهای شخصی و سلیقهای مقامات به ضرر خود و تحت عنوان نشر اکاذیب، تشویش اذهان عمومی، تبلیغ علیه نظام و یا حتی توهین به مقدسات در قالب اتهام این افراد شکل میگیرد. به طور مثال یکی از کارگردانان زن و جوان کشورمان خانم مریم ابراهیموند به خاطر ساخت فیلم مذهبی با محوریت شهدای منا در دو سال 9۵ و 97 توسط اطلاعات سپاه دستگیر شده و به مدت 2 ماه در سلول انفرادی نگه داشته شده و شکنجه روحی و روانی و همچنین مجبور به اعتراف اجباری شده است اما زمانی که اعتراف اجباری را نپذیرفته است برای وی پرونده سازی کردهاند و فیلم او را به عنوان فیلم مبتذل اعلام کرده و درخواست کیفرخواست کردهاند. در زندانهای ایران گرفتن حق قانونی زندانیان، نداشتن حق دسترسی به پرونده و کیل و محرومیت از خدمات پزشکی ابزاری شده است برای ایجاد ارعاب و شکنجه و به طور سیتماتیک از آن استفاده میکنند. این کار فقط نه با هنرمندان زندانی بلکه با تمامی زندانیان چه سیاسی و عقیدتی و غیره صورت میگیرد. در روزی که تصمیم به نوشتن این موضوع گرفتم خبری را در سایتها مشاهده کردم به این عنوان: بکتاش آبتین در پی ابتلا به کرونا به بیمارستان منتقل شد. اگر چه بسیار بودند و هستند افرادی که در این شرایط به سر میبرند اما بعد از اینکه خبر درگذشت این هنرمند را شنیدم برای ادای دین خود به ایشان و اینکه بکتاش آبتین هم یکی از چند صد نفری بود که به خاطر نبستن لبهایش به مهر سکوت در برابر ظلم کشته شد، به گوشهای از زندگی وی و مبارزات و فشارهایی که در زندان به جان خرید اشاره میکنم. وی با نام شناسنامهای «مهدی کاظمی» در حوزه غزل فعالیت میکرد و به حوزه هنری و انجمنهای ادبی همچون انجمن غزل یا انجمنهای فرهنگسراها رفتوآمد داشت، زمانی که عبارت (بکتاش آبتین) در پرانتزی در مقابل نامش ذکر میشد، زمانی که با منطقه آزاد تجاری کیش در زمینه فعالیتهای ادبی همکاری میکرد، زمانی که برای معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، فیلم مستند پرتره میساخت و در نهایت، زمانی که تصمیم گرفت عصیانش را به اوج برساند. قبلش فقط نامش به بکتاش آبتین تغییر یافته بود و دیگر فقط شعر نو مینوشت، بعدتر اما فریاد و اعتراض پررنگ هم به آنها اضافه شد. اولین بار دادگاه انقلاب کرج او را به دلیل انتشار یک عکس در صفحه اینستاگرام، به تبلیغ علیه نظام متهم و به سه ماه کار اجباری در سازمان بهزیستی و پنج میلیون تومان جریمه نقدی محکوم کرده بود. بکتاش آبتین عضو هیئت مدیره کانون نویسندگان ایران روز ۱۷ خرداد اعلام کرد مصداق اتهام تبلیغ علیه نظام از نظر دادگاه، انتشار تصویر مزدک زرافشان بود که در مراسم سالگرد قربانیان قتلهای زنجیرهای در سال ۱۳۹۵ به شدت از سوی پلیس مضروب شده بود. این نویسنده و فیلمساز که خود نیز در مراسم سالگرد قربانیان قتلهای زنجیرهای مضروب و بازداشت شد، به کمپین گفت: «آن روز چند نفر مضروب و بازداشت شدیم از جمله مزدک فرزند جوان آقای ناصر زرافشان که وکالت پرونده قتلهای زنجیرهای را به عهده داشت و به همین دلیل چندین سال زندانی شد. صورت مزدک زرافشان در آن مراسم به شدت کبود شد، گونه و دندههایش شکست و من بعد از آزادی تصویری از صورت ایشان را در صفحه اینستاگرامم منتشر کردم که توجه زیادی جلب کرد و بارها در اینترنت بازپخش شد، بعد از چند روز احضاریهای از سوی دادگاه انقلاب کرج دریافت کردم و مشخص شد انتشار این عکس را مصداق تبلیغ علیه نظام تلقی کردند. این حکمی که الان صادر شده به اتهام تبلیغ علیه نظام و به دلیل انتشار همان عکس است. » تجمعی که آقای آبتین به آن اشاره کرده، مراسم یادبود هجدهمین سالگرد قتل محمد مختاری و محمد جعفر پوینده دو تن از قربانیان «قتلهای زنجیرهای» است که دوازدهم مهر ماه ۱۳۹۵ قرار بود بر سر مزار آنها در امامزاده طاهر کرج برگزار شود، این مراسم با برخورد نیروهای انتظامی و لباس شخصی به خشونت کشیده شد و به مضروب شدن و بازداشت چند تن از حاضران و اعضای کانون نویسندگان منجر شد و کانون نویسندگان ایران در ایران در بیانیهای آن را نمایش مطلق سبعیت و خشونت نامید. بکتاش آبتین به همراه دو عضو دیگر کانون نویسندگان در ارتباط با پروندهای که سال ۱۳۹۴ وزارت اطلاعات دولت حسن روحانی برای ایشان تشکیل داد محاکمه و در دی ماه ۹۸ به همراه رضا خندان مهابادی و کیوان باژن دو عضو دیگر کانون به حبس تعزیری طولانی مدت محکوم شدند. اتهامات این سه نویسنده «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور» اعلام شد. بکتاش آبتین برای تحمل شش سال زندان از پنجم مهر ۱۳۹۹ و در اوج بحران شیوع کووید ۱۹ به زندان اوین منتقل شده بود. به نظر میرسید ویروس کرونا نقش “خسرو براتی” راننده اتوبوس حامل نویسندگان برای پرت کردن آنها به دره را ایفا میکند. بکتاش آبتین و رضا خندان (مهابادی) در زندان به کرونا مبتلا شده و مراجعه آنها به بهداری برای درمان با کوتاهی مسئولان زندان همراه بوده است. وی دو بار در زندان به کرونا مبتلا و هر دو بار نیز با بیتوجهی زندانبانها مواجه شد. بار اول پس از مراجعه به درمانگاه زندان با وجود مثبت بودن تست کرونا، سرفههای شدید، از دست دادن حس بویایی، تب و بدن درد شدید به بند خود فرستاده شد و برای حفظ جان دیگر زندانیان، خود را در حسینیه بند قرنطینه کرد. در نهایت پس از وخامت اوضاع جسمی به بیمارستان منتقل شد. محمد رسول اف کارگردان فیلم “دست نوشتهها نمیسوزند” که درباره قتلهای زنجیرهای و کشتار نویسندگان است، همان زمان در توییت خود عکسی از بکتاش آبتین در حالیکه پاهایش با پابند به تخت بسته بود منتشر کرد و نوشت که شاعر را با پابند زمخت فلزی به تخت بیمارستان بستهاند. بار دوم آبتین به علت تب، بدن درد شدید و ضعف عمومی به بهداری زندان مراجعه کرده و همبندان و خانوادهاش تا مدتی از وضعیت او اطلاعی نداشتند. آبتین سرانجام در بیمارستان بستری شد و به دلیل درگیری بالای ریه و پایین بودن جدی سطح اکسیژن خون نشانهای از بهبود در او مشاهده نشد و پزشکان تصمیم گرفتند او را به خواب مصنوعی اجباری ببرند. رضا خندان (مهابادی)عضو دیگر کانون نویسندگان نیز پس از شرایط بد جسمی با اعتراض همبندانش مبنی بر عدم رسیدگی به شرایط او توسط مسئولان زندان به بیمارستان منتقل شد. کانون نویسندگان ایران که پیشتر بارها از مسئولان به دلیل تأخیر در انتقال آقای آبتین به بیمارستان انتقاد کرده بود. پس از آنکه پزشکان برای معالجه این نویسنده زندانی را به کمای مصنوعی بردند کانون نویسندگان طی بیانیهای در این رابطه نوشت: «چهار روز سرگردانی او در زندان اوین میان بند و بهداری بدون دریافت درمان، انتقال شبانه او به بیمارستان طالقانی و به زنجیر کشیدن او بر تخت بیمارستان، بیخبر نگه داشتن خانواده و همبندانش از وضعیت او و سوزاندن روزها و لحظات حیاتی آبتین و خانوادهاش در تلاش برای گرفتن مرخصی، بخشی از عملکرد آگاهانه و عامدانه حکومت و زندانبانانش در به خطر انداختن جان آبتین است. » بنا بر گزارشی که کانون نویسندگان منتشر کرد امکان ملاقات با او و دسترسی به پرونده پزشکیاش وجود نداشت. در نهایت خانواده او توانستند به مدت پنج روز برایش مرخصی استعلاجی بگیرند تا بتوانند او را به بیمارستان بهتری منتقل کنند. این در حالی است که این نویسنده به بیماری قلبی مبتلا است. کانون نویسندگان ایران خواستار آزادی بیقید و شرط رضا خندان (مهابادی)، بکتاش آبتین، کیوان باژن، آرش گنجی و سایر زندانیان سیاسی و عقیدتی است و مسئولیت هر گزندی به سلامت و جان اعضای خود را متوجه حکومت و به ویژه قوه قضاییه آن میداند. پیشتر تعدادی از زندانیان سیاسی در اوین، نسبت به بیتوجهی مقامهای مسئول در سازمان زندانها و قوه قضاییه به شیوع کرونا، اعتراض کرده بودند. سازمان عفو بینالملل نیز در گزارشی ضمن انتشار نسخهای از چند نامه مقامهای ارشد زندانهای ایران به مقامهای وزارت بهداشت، اعلام کرد که این نامههای رسمی شواهدی ناخوشایند از ناکامی حکومت در محافظت از زندانیان است و مقامهای جمهوری اسلامی ایران به صورت عمدی از رسیدگی پزشکی به زندانیانی با پروندههای سیاسی خودداری کرده و جان این زندانیان را در معرض خطر جدی قرار دادهاند. جایزه انجمن قلم آمریکا در سال ۲۰۲۱ به سه نویسنده ایرانی کیوان باژن، بکتاش آبتین و رضا خندان مهابادی اهدا شد. آبتین این جایزه را به آزادی خواهان سراسر جهان تقدیم و اظهار امیدواری کرد که روزی فرا برسد تا هیچ کس به دلیل بیان اندیشهها و تفکراتش و “خواست زیبای آزادی” به زندان نیفتد. او قبل از رفتن به زندان در ویدیویی اعلام کرد که فشارهای مأموران حکومتی و حکم شش سال زندان، خللی در عزم راسخ او و همکارانش در انجام وظایفشان ایجاد نخواهد کرد و پیشکسوتان و همچنین جوانان پرشور نخواهند گذاشت که چراغ کانون نویسندگان ایران خاموش شود. کانون نویسندگان ایران در اطلاعیهای که برای اعلام خبر درگذشت بکتاش آبتین منتشر کرد تأکید کرد که این شاعر و فیلمساز «زنده است چون روح آزادیخواهی و ستیز با پلشتیِ استبداد و ستم زنده است. » تأکید بر «زنده بودن» آبتین از سوی کانون نویسندگان ایران در حالی است که خود این شاعر پیشتر هرگز زندانی شدن خود را باور نکرده بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر