من مصطفی منیری فعال حقوق بشرهستم و در کانون دفاع از حقوق بشر در ایران عضو فعال میباشم. و درباره حقوق جوان و دانشجو، حقوق ورزش و ورزشکاران ،حقوق هنر و هنرمندان و... در ایران فعالیت میکنم.
۱۴۰۰ بهمن ۹, شنبه
مرگ یک زندانی در زندان رجایی شهر کرج
گزارشی از تحصن سراسری معلمان در شهرهای مختلف کشو
۱۴۰۰ بهمن ۳, یکشنبه
نقش دین در شکلگیری هویت
سخنران:سمانه بیرجندی
موضوع: نقش دین در شکلگیری هویت
مکان: کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان
تاریخ :23ژانویه 2022
ماهنامه بشریت :246
صفحه :20
لینکهای انتشار
Audio- und Videobericht der Online-Sitzung :https://deutsch.bashariyat.org/?p=5604
http://azadegy.de/01.2022/23.01.2022.Adyan/4.Samaneh.Birjandi.mp3
https://www.youtube.com/watch?v=y3aCG3n8Q0g
https://bashariyat.org/?p=28733
https://bashariyat.org/?p=28528
هویت یعنى فرآیند ساخته شدن معنا بر پایه یک ویژگی فرهنگی که بر دیگر منابع برترى دارد. در ایران و خصوصاً پس از وقوع انقلاب اسلامى هویت ملى و حتى سایر جنبههاى هویت فردى در هویت دینى ایرانیان ذوب گردیده و دین مهمترین عنصر هویت بخش شهروندان ایرانى گردید. این منوال در دهه دوم و سوم پس از انقلاب دچار تحول شد و اختلال و بحرانهایى در هویت دینى ایرانیان به وقوع پیوست. پیوند عمیق هویت دینى و مناسبات سیاسى در ایران اسلامى که به صورت مختلف در دولتهاى پس از انقلاب دیده شد که مهمترین عاملى محسوب میشود که با داشتن همبستگی مستقیم وقوع اختلال و بحران در یکى را به دیگری سرایت میدهد. بشر جدید نسبت به انسانهاى سابق بحرانهاى بیشترى را شاهد است که این بحرانها از یک نگاه محصول عصر تجددند و به صورت مختلف همواره وجود داشتهاند ولی به دلیل تسهیل ارتباطات و کثرت وسایل ارتباط جمعی امروزه افراد از مشکلات دیگران زودتر آگاه میشوند. در هر صورت یکى از مهمترین معابر مواجهه با بحرانهاى فردى و اجتماعى بازگشت و اتکا به ستون محکم و قابل اعتماد معنویت ادیان توحیدى است. با این نگاه اهمیت ادیان و هویت دینى در سازندگی و بازسازى شخصیت فردى و اجتماعى انسانها در طول قرون و اعصار آشکار میگردد و ایرانیان نیز که سرنوشتشان چه قبل و چه بعد از اسلام با ادیان توحیدى گره خورده است، هویت دینى و توحیدى همواره بخشى از هویت اصیل ساکنین این مرز و بوم بوده و است. جنبشهاى اجتماعى مهم در ایران معاصر علاوه بر این که از نمادها و نشانههاى مهم حضور دین در جامعه ایران محسوب میشوند به خودى خود دامنه تأثیرگذاری دین را نیز توسعه و تعمیق بخشیدهاند و به عبارتى دین در این نهضتها جایگاه برجستهاى داشته و در توسعه و گسترش هویت دینى مؤثر بوده است؛ که مهمترین نقش در احیاى هویت مذهبى در ایران معاصر وقوع انقلاب اسلامى بوده است. انقلاب اسلامى علاوه بر اینکه خود نشانهاى از زنده بودن هویت دینى ایرانیان داشت موجب تقویت و انسجام هویت دینى در ایران شد. شعارها و تاکتیکهاى انتخاب شده در جریان انقلاب ماهیت مذهبى داشت و رهبرى و نمادهاى انقلابى، نقش مهم تکایا و مساجد و روحانیت همگی حاکى از اهمیت مذهب در انقلاب اسلامى بود. با پیروزی انقلاب اسلامى تغییرات بنیادى در زمینه کنترل نهادهاى مذهبى قانون و خانواده، مقررات و قوانین رایج در دستگاه قضایى و نظام آموزش به وجود آمد و دولتهاى پس از انقلاب به سرعت مذهب را به جامعه بازگردانند. پروژه اسلامى کردن جامعه نیز تغییرات چشمگیری در ساختار سیاسى، حقوقى و فرهنگی و تا حدى اقتصادى به وجود آورد. در کنار این کوشش وسیع براى هویت جویی و اسلامى کردن جامعه توفیق این دستگاهها در تحقق هویت دینى جامعه مورد تردید قرار گرفت به نحوى که به گفته برخى از محققان مقبولترین شکل حیات مذهبى از نظر افراد جامعه هیئت فردى شده آن است، این بدین معناست که افراد مادام که در ایمان و اعتقاد و باورهاى مذهبیشان پیوند خود رابا مذهب حفظ میکنند، مذهب در نگاه آنان مقولهاى فردى بوده که کارکرد اصلى آن ایجاد نوعى آرامش و اطمینان روحى در دنیاى پرتلاطم و زندگی پرشتاب است ونه وسیلهاى براى همراهى با جمعى بزرگتر و یا متعهد کردن خود به مجموعهاى از تعلیمات ایدئولوژیک به منظور عمل جمعى. این اظهارات که حاصل مطالعات و تحقیقات است تأیید تجربى این مدعاست که با ورود بشر به دوران مدرنیته و با راسخ شدن مدرنیته در اذهان و نفوس ما دین فقط به شرطى پایدار میماند که بتواند به ما آرامش، امید، شادابى، معناى زندگی و رضایت باطن را بدهد. لذا اگر دین بتواند این چیزها را بدهد قطعاً میماند و اگر نتواند نمیماند. بر این اساس در مورد نقش دولتهاى دینى پس از انقلاب در هویت مذهبى ایرانیان دو انگاره عمده وجود دارد: دیدگاهى که از بازگشت دین به عرصه حیات عمومى خبر میدهد و بر تقویت هویت مذهبى ایرانیان صحه میگذارد و دیدگاهى که بر نظریات سکولاریزاسیون و عرفى شدن دین در جامعه ایرانى اذعان دارد. لازم به ذکر است که متأسفانه پیرامون نقش هویتی دین در ایران خصوصاً زبان فارسى پژوهش قابل ملاحظهاى وجود ندارد و شاید به جرأت بتوان گفت که در خصوص حکومت و بحران هویت دینى در ایران مطالعه مستقلى صورت نگرفته و منابع و مراجع قابل توجهاى در این زمینه وجود ندارد. بر این اساس خلاء عمیقی در خصوص موضوعات مرتبط با هویت دینى در ایران محسوس است و بر محققان و صاحبنظران فرض است از این حوزه مطالعاتى با اهمیت غفلت ننمایند. هویت از تداوم و تمایز برمىخیزد. در واقع تمایز و تداوم دو جنبه اصلى و مکمل هویت هستند. به عبارتى هویت داشتن یعنى احساس تمایز، تداوم و استقلال شخصى داشتن است یا اینکه فرد احساس کند که همان است که بوده و دیگران نیستند. هویت پاسخى است به سؤال من کیستم؟ این پاسخ مجموعهاى از معانى است که چگونه بودن را در نقشهاى اجتماعى به فرد القاء میکند و یا وضعیتى است که به فرد بگوید او کیست و مجموعهاى از معانى را براى فرد تولید میکند که مرجع چیستی و کیستى او را تشکیل میدهد. این فهم هویتی منتزع از منابع معناساز مهمى چون دین، ملیت، نژاد، جنسیت وطبقه اجتماعى و تمایزات گروهى و قومى است. در این معنا هویت دینى به معناى تعلق و تعهد به جامعه دینى است. در واقع سطحى از دیندارى که با «ماى» جمعى یا همان اجتماع دینی مقارنت دارد. بر این اساس هویت دینی افراد از حیث رابطهاى که با دین برقرار میکند و اثرى که دین بر شخصیت آنان میگذارد قابل بررسى است. در کل اگر چه میان دیندارى و هویت دینى تفاوت وجود دارد به طورى که در بحث دیندارى موضوع دین و بازتاب آن بر رفتار و اعتقادات دینداران است و در بحث هویت دینى موضوع کنش کنشگران اجتماعى در مواجهه با دین است؛ با این حال میان این دو رابطه مستقیمى برقرار است. یکی از برجستهترین اندیشمندان حوزه دین بر آن بود که هویت دینى به واسطه اجتماعات دینى شکل میپذیرد و حفظ میشود. با همه توضیحات ارائه شده باز هم باید اذعان نمود که موضوع هویت دینى داراى پیچیدگیها و ابهامهاى خاص خود است. هویت دینی هم از منظر دین وهم از منظر مفهوم هویت داراى دیدگاهها و تنوعات متعددى است که رسیدن به یک اجماع واحد از میان آنها کارى بس دشوار است. تعریف دین از جهت مفهومى حداقل با مفهوم دیگر خشکه مقدسى متفاوت است؛ انواع و اقسام دین بر اساس چهار ساحت باور، احساسات، خواستهها و کنشهاى کردارى با ادیان متنوع میگردد؛ انواع و اقسام دیندارى چون درونگرا، برونگرا و غیره و بالاخره ملاکها و معیارهاى متعدد تشخیص دینداری چهار سنخ از موانع و مشکلات کالبد شکافى مفهوم دین وانواع دین و دیندارى و نیز هویت دینى است که اظهار نظر پیرامون دین و در مقیاسى بالاتر هویت دینى را تا چه حد دشوار مینماید. به عنوان مثال آنچه بیشترین تأثیر را در بحران هویتى ایرانیان ایفا کرده است. مورد آخر یعنى دگرگونیهای اجتماعى سریع در ایران بوده است. به طورى که پس از انقلاب اسلامى بر اثر تحولات سریع و زود هنگام در نهادها و ساختارهاى اجتماعى بسیارى از نقشها و تعاریف موجود در رژیم شاهنشاهى با چالش مواجه شد و دولتهاى انقلابى که در صدد باز تعریف آنها برآمدند ضمن مواجهه با مشکلات متعدد موفقیت مورد نظر را کسب ننمودند. اسلامى کردن دانشگاهها یکى از موارد بارز و آشکار این چالشها است. در یک جامعه وقتى تغییرات اجتماعی رخ میدهد نیازها و انتظارات جدیدى شکل میگیرد پدیدههاى اجتماعى مولود این نیازها و انتظاراتند. این پدیده جدید که به خودى خود آسیب به شمار نمیآید بلکه نوع مواجهه با آن میتواند به یک مسأله یا بحران اجتماعى تبدیل شود یا اینکه به سنت اجتماعى و تسهیل دهنده امنیت و توسعه در جامعه مبدل گردد. برخورد خصمانه و غیردوستانه و یا جاهلانه با پدیده جدید منجر به بحران و آشفتگی اجتماعى و مواجهه منطقى و آگاهانه با آن میتواند منجر به امنیت و توسعه اجتماعى گردد. تا اینجا دریافتیم که هویت یک امر ذاتى نیست بلکه یک سازه اکتسابى و حاصل کنشهاى اجتماعى است. این نکته بدان علت است که هویت در عین اینکه مفهومى اعتبارى و قراردادى است تقسیم و تخصیص موقعیتها و منابع را نیز در بر دارد. همانطور که قبلاً نیز بیان شد محیط اجتماعى و مناسبات قدرت نقشى اساسى در ساخته شدن هویت دارند. بدین لحاظ هویت با مقوله سیاست ییوند میخورد. لذا عرصه سیاست و حکومت در نمودهاى مختلف خود آنجا که نظام سیاسى را سامان میدهد وچه آنجا که آن را زیر سؤال میبرد، چه آنجا که به تحکیم و اعمال قدرت میپردازد وچه آنجا که در مقابل قدرت مقاومت میکند با موضوع هویت همبستگی دارد. در یک جامعه، نظام سیاسی را نیروهاى اجتماعى (مانند احزاب) و ارزشهاى سیاسى که فرهنگ سیاسى حاکم بر جامعه را شکل میدهد محیط سیاسى آن جامعه را تحقق میبخشد. در ایران نیز که با وقوع انقلاب اسلامى فرهنگ سیاسى حاکم بر جامعه یک فرهنگ دینى و اسلامى گردید طبعاً هویت برخاسته از این فرهنگ را نیز به سمت دین سوق میدهد. توسعهنیافتگی و عقبماندگی دولتها: توسعهیافتگی و توسعهنیافتگی دولت به ویژه دولتهاى دینى در ایجاد تعلق خاطر جمعى به ماى مسلمانان و اجتماع دینى بسیار مؤثر است. با اندوه و تأسف فراوان اغلب کشورها و دولتهاى مسلمان از توسعه و پیشرفت لازم در عرصههاى علمى و اجتماعى بیبهرهاند که این نکته خود در هویت دینى افراد آن جوامع تأثیرگذار است. این در حالى است که با همه تلاشهاى انجام شده در عرصه ملى و بینالمللی میان دولتهاى مسلمان وابستگی کشورهاى اسلامى و مشکلات درونى و بیرونى این کشورها مانع از شکل گیری مفهومى به نام جهان اسلام شده است و به تبع آن شکلگیری هویت دینى مسلمانان رابا چالشهاى مواجه کرده است. اختلالات منابع هویت بخش: بازدهى و کارکرد مطلوب نظام سیاسی در سازگارى منابع هویت بخش با یکدیگر گره خورده است. چنانچه میان منابع هویت بخش همسویى و توازن برقرار نباشد در شکلگیری هویت به ویژه هویت دینى اختلالات وبحرانهایى پدید خواهد آمد. ایجاد انسجام و هماهنگی میان منابع هویت بخش به حدى است که علاوه بر ارائه تصویرى روشن از هویت شهروند مسلمان ایرانى میبایست سپهر معرفتى مشترکى نیز براى نظام سیاسى ارائه کند. وقوع انقلاب اسلامى و تأکید بر آموزههاى دینى در حوزه حیات عمومى موقعیت و جایگاه دین و نظام سیاسى ایران را دچار تحولات عمیقى کرد. بر این اساس از اوایل انقلاب نهادهایی چون انقلاب فرهنگی و شوراى عالى انقلاب فرهنگی تأسیس شده و کار خود را با جدیت آغاز نمود. با این حال در این تکاپو و در مواجهه با دین، سیاست، اجتماع مدرنیته لیبرالیسم و جهانی شدن تفسیرهاى متعدد و متنوعى بروز کرد که تفاوتها و فاصلههاى معرفتى اعضاى جامعه به ویژه قشر نخبگان فرهنگی به آن عمق بخشید. این فاصلهها و تفاوتها در بحرانهاى هویت دینى افراد جامعه نقش آفرین بوده و خواهد بود. دولتى کردن دین و دین دولتى: دولتى کردن دین به جاى دینی کردن دولت مشکل و معضل بزرگی است که خیلى از دولتها در مسیر و رویکرد دیندارانه خود مرتکب آن میشوند. در واقع هنگامی که دولتها پا را از نقشهاى معین و مشخص خود فراتر میگذارند و در تمامى امور فردى و اجتماعى اعضاى جامعه دخل و تصرف و نظریهپردازى میکنند احتماًل بروز چنین خطایى افزایش مییابد. بدین ترتیب اختلال و آشفتگی در سایر نقشها و فعالیتهاى دولت به نقش هویت بخشى دینى افراد نیز سرایت کرده و آن را نیز دچار اختلال و بحران میکند. اختلالات رفتارى دولتها: یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار بر هویت دینى افراد جامعه از سوى نظام سیاسى ضعف در کاربردى کردن آموزههاى دینى در اداره أمور جامعه است که این ضعف با القاى ناکارآمدى دین در عرصههاى مختلف زندگی هویت دینى جامعه را دچار بحران کرده و هویت جامعه ایرانى را دچار دو دستهگی نموده است به نحوى که عدهاى در ساختار نظام سیاسى ایران بر کافى و مکفى بودن دین اسلام در اداره تمامى امور جامعه و عدهاى دیگر بر جدایى حوزه دین و سیاست تأکید و إصرار دارند که این اختلال و آشفتگی در آفرینش هویت دینى به اعضاى جامعه دچار چالش شده و خواهد شد. دوگانگی رفتار و عملکرد مسئولان چالشهاى ناشى از فساد اجتماعى اقتصادى، اخلاقی و ادارى در ساختار نظام سیاسى چالشهاى ناشى از فاصله گرفتن مسئولان از مردم و دنیاطلبى و تجملگرایی متولیان امور از دیگر مصادیق اختلال رفتارى دولتهاى دینى است. بر این اساس هنگامی که در جمهورى اسلامى دولت منبع ارزشهاى خود را مبتنى بر آموزههاى دینى بنا نمود، چنانچه رفتارش دچار چالش شود، ارزشهاى دینى در بحران هویت که در دهه سوم انقلاب با شدت و حدت بیشترى مشاهده میشود نسبت عمیقترى با ساختار سیاسى نظام جمهورى اسلامى ایران برقرار کرده است. عمق این نسبت به حدى است که علىرغم سالهاى اولیه انقلاب که جوانان جان خود را نثار ارزشهاى دینى میکردند، جوانان دهه سوم انقلاب علاوه بر نپذیرفتن ارزشهاى دینى ساختار نظام سیاسى حاکم، در برابر آن مقاومت کرده و حتى نظام سیاسى را تا حد و مرز مخاطره بیش میبرند.
۱۴۰۰ دی ۳۰, پنجشنبه
بررسی وضعیت هنرمندان زندانی در ایران
سخنران:سمانه بیرجندی
موضوع: بررسی وضعیت هنرمندان زندانی در ایران
مکان: کمیته دفاع از حقوق هنر و هنرمندان
تاریخ :20 ژانویه 2022
ماهنامه بشریت :246
صفحه :15
لینکهای انتشار
Audio-Sitzungsbericht des Verteidigungsausschuss der Kunst und Künstler-Rechte :https://deutsch.bashariyat.org/?p=5598
https://bashariyat.org/?p=28596
https://bashariyat.org/?p=28688
http://azadegy.de/01.2022/20.01.2022.Honar/3.Birjandi.mp3
https://www.youtube.com/watch?v=ixX0OQMl0ds
همه ما خوب میدانیم که در جمهوری اسلامی ایران برای انسانهایی که نمیتوانند سکوت کنند و صدای بلند دارند در جامعه مورد ظلم قرار گرفته میشوند و جایی به جز زندان و یا قبرستان وجود ندارد. بشر یک بودن است و انسان یک شدن. در کمال جویی و تعالی طلبی بشر هم، فقط مسیر را میتوان دید و نه یک هدف نقطهای مشخص را. با این حال قرار است که همه فرزندان بشر در این مسیر هر کدام به سهم و وسع و سلیقه خویش طی مسیر کنند و در سیر تکوینی خود ارتقا یابند. آن «سلیقه» که بدان اشاره شد، در این میان نقشی اساسی ایفا میکند. یک نفر با دانش مدرنیته میخواهد به کمال برسد و یک نفر با علاقههای مذهبی. یک نفر به دنبال تعالی از طریق ورزش است و یک نفر هم با نظریهپردازی فلسفی. حتی آن شهروند محترم سادهای هم که به دنبال انجام کار یدی و به دست آوردن پول بیشتر برای ساختن زندگی بهتر و به دور از ناهنجاریهای مخرب برای خانوادهاش است، همین مسیر را طی میکند؛ فرق در این است که چشمانداز و میل و سرعت افراد با هم فرق میکند. یک نفر هم تصمیم میگیرد از جایی به بعد، فریاد بزند و نپذیرد و تغییر بخواهد. این «پذیرفتن» که اصلی حیاتی است، در این میان همیشه نقش اساسی را ایفا کرده است. در ایران عمده مشکلاتی که برای هنرمندان ما از نویسنده و شاعر و بازیگر تا رونامهنگار و مستندساز و غیره برداشتهای شخصی و سلیقهای مقامات به ضرر خود و تحت عنوان نشر اکاذیب، تشویش اذهان عمومی، تبلیغ علیه نظام و یا حتی توهین به مقدسات در قالب اتهام این افراد شکل میگیرد. به طور مثال یکی از کارگردانان زن و جوان کشورمان خانم مریم ابراهیموند به خاطر ساخت فیلم مذهبی با محوریت شهدای منا در دو سال 9۵ و 97 توسط اطلاعات سپاه دستگیر شده و به مدت 2 ماه در سلول انفرادی نگه داشته شده و شکنجه روحی و روانی و همچنین مجبور به اعتراف اجباری شده است اما زمانی که اعتراف اجباری را نپذیرفته است برای وی پرونده سازی کردهاند و فیلم او را به عنوان فیلم مبتذل اعلام کرده و درخواست کیفرخواست کردهاند. در زندانهای ایران گرفتن حق قانونی زندانیان، نداشتن حق دسترسی به پرونده و کیل و محرومیت از خدمات پزشکی ابزاری شده است برای ایجاد ارعاب و شکنجه و به طور سیتماتیک از آن استفاده میکنند. این کار فقط نه با هنرمندان زندانی بلکه با تمامی زندانیان چه سیاسی و عقیدتی و غیره صورت میگیرد. در روزی که تصمیم به نوشتن این موضوع گرفتم خبری را در سایتها مشاهده کردم به این عنوان: بکتاش آبتین در پی ابتلا به کرونا به بیمارستان منتقل شد. اگر چه بسیار بودند و هستند افرادی که در این شرایط به سر میبرند اما بعد از اینکه خبر درگذشت این هنرمند را شنیدم برای ادای دین خود به ایشان و اینکه بکتاش آبتین هم یکی از چند صد نفری بود که به خاطر نبستن لبهایش به مهر سکوت در برابر ظلم کشته شد، به گوشهای از زندگی وی و مبارزات و فشارهایی که در زندان به جان خرید اشاره میکنم. وی با نام شناسنامهای «مهدی کاظمی» در حوزه غزل فعالیت میکرد و به حوزه هنری و انجمنهای ادبی همچون انجمن غزل یا انجمنهای فرهنگسراها رفتوآمد داشت، زمانی که عبارت (بکتاش آبتین) در پرانتزی در مقابل نامش ذکر میشد، زمانی که با منطقه آزاد تجاری کیش در زمینه فعالیتهای ادبی همکاری میکرد، زمانی که برای معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، فیلم مستند پرتره میساخت و در نهایت، زمانی که تصمیم گرفت عصیانش را به اوج برساند. قبلش فقط نامش به بکتاش آبتین تغییر یافته بود و دیگر فقط شعر نو مینوشت، بعدتر اما فریاد و اعتراض پررنگ هم به آنها اضافه شد. اولین بار دادگاه انقلاب کرج او را به دلیل انتشار یک عکس در صفحه اینستاگرام، به تبلیغ علیه نظام متهم و به سه ماه کار اجباری در سازمان بهزیستی و پنج میلیون تومان جریمه نقدی محکوم کرده بود. بکتاش آبتین عضو هیئت مدیره کانون نویسندگان ایران روز ۱۷ خرداد اعلام کرد مصداق اتهام تبلیغ علیه نظام از نظر دادگاه، انتشار تصویر مزدک زرافشان بود که در مراسم سالگرد قربانیان قتلهای زنجیرهای در سال ۱۳۹۵ به شدت از سوی پلیس مضروب شده بود. این نویسنده و فیلمساز که خود نیز در مراسم سالگرد قربانیان قتلهای زنجیرهای مضروب و بازداشت شد، به کمپین گفت: «آن روز چند نفر مضروب و بازداشت شدیم از جمله مزدک فرزند جوان آقای ناصر زرافشان که وکالت پرونده قتلهای زنجیرهای را به عهده داشت و به همین دلیل چندین سال زندانی شد. صورت مزدک زرافشان در آن مراسم به شدت کبود شد، گونه و دندههایش شکست و من بعد از آزادی تصویری از صورت ایشان را در صفحه اینستاگرامم منتشر کردم که توجه زیادی جلب کرد و بارها در اینترنت بازپخش شد، بعد از چند روز احضاریهای از سوی دادگاه انقلاب کرج دریافت کردم و مشخص شد انتشار این عکس را مصداق تبلیغ علیه نظام تلقی کردند. این حکمی که الان صادر شده به اتهام تبلیغ علیه نظام و به دلیل انتشار همان عکس است. » تجمعی که آقای آبتین به آن اشاره کرده، مراسم یادبود هجدهمین سالگرد قتل محمد مختاری و محمد جعفر پوینده دو تن از قربانیان «قتلهای زنجیرهای» است که دوازدهم مهر ماه ۱۳۹۵ قرار بود بر سر مزار آنها در امامزاده طاهر کرج برگزار شود، این مراسم با برخورد نیروهای انتظامی و لباس شخصی به خشونت کشیده شد و به مضروب شدن و بازداشت چند تن از حاضران و اعضای کانون نویسندگان منجر شد و کانون نویسندگان ایران در ایران در بیانیهای آن را نمایش مطلق سبعیت و خشونت نامید. بکتاش آبتین به همراه دو عضو دیگر کانون نویسندگان در ارتباط با پروندهای که سال ۱۳۹۴ وزارت اطلاعات دولت حسن روحانی برای ایشان تشکیل داد محاکمه و در دی ماه ۹۸ به همراه رضا خندان مهابادی و کیوان باژن دو عضو دیگر کانون به حبس تعزیری طولانی مدت محکوم شدند. اتهامات این سه نویسنده «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور» اعلام شد. بکتاش آبتین برای تحمل شش سال زندان از پنجم مهر ۱۳۹۹ و در اوج بحران شیوع کووید ۱۹ به زندان اوین منتقل شده بود. به نظر میرسید ویروس کرونا نقش “خسرو براتی” راننده اتوبوس حامل نویسندگان برای پرت کردن آنها به دره را ایفا میکند. بکتاش آبتین و رضا خندان (مهابادی) در زندان به کرونا مبتلا شده و مراجعه آنها به بهداری برای درمان با کوتاهی مسئولان زندان همراه بوده است. وی دو بار در زندان به کرونا مبتلا و هر دو بار نیز با بیتوجهی زندانبانها مواجه شد. بار اول پس از مراجعه به درمانگاه زندان با وجود مثبت بودن تست کرونا، سرفههای شدید، از دست دادن حس بویایی، تب و بدن درد شدید به بند خود فرستاده شد و برای حفظ جان دیگر زندانیان، خود را در حسینیه بند قرنطینه کرد. در نهایت پس از وخامت اوضاع جسمی به بیمارستان منتقل شد. محمد رسول اف کارگردان فیلم “دست نوشتهها نمیسوزند” که درباره قتلهای زنجیرهای و کشتار نویسندگان است، همان زمان در توییت خود عکسی از بکتاش آبتین در حالیکه پاهایش با پابند به تخت بسته بود منتشر کرد و نوشت که شاعر را با پابند زمخت فلزی به تخت بیمارستان بستهاند. بار دوم آبتین به علت تب، بدن درد شدید و ضعف عمومی به بهداری زندان مراجعه کرده و همبندان و خانوادهاش تا مدتی از وضعیت او اطلاعی نداشتند. آبتین سرانجام در بیمارستان بستری شد و به دلیل درگیری بالای ریه و پایین بودن جدی سطح اکسیژن خون نشانهای از بهبود در او مشاهده نشد و پزشکان تصمیم گرفتند او را به خواب مصنوعی اجباری ببرند. رضا خندان (مهابادی)عضو دیگر کانون نویسندگان نیز پس از شرایط بد جسمی با اعتراض همبندانش مبنی بر عدم رسیدگی به شرایط او توسط مسئولان زندان به بیمارستان منتقل شد. کانون نویسندگان ایران که پیشتر بارها از مسئولان به دلیل تأخیر در انتقال آقای آبتین به بیمارستان انتقاد کرده بود. پس از آنکه پزشکان برای معالجه این نویسنده زندانی را به کمای مصنوعی بردند کانون نویسندگان طی بیانیهای در این رابطه نوشت: «چهار روز سرگردانی او در زندان اوین میان بند و بهداری بدون دریافت درمان، انتقال شبانه او به بیمارستان طالقانی و به زنجیر کشیدن او بر تخت بیمارستان، بیخبر نگه داشتن خانواده و همبندانش از وضعیت او و سوزاندن روزها و لحظات حیاتی آبتین و خانوادهاش در تلاش برای گرفتن مرخصی، بخشی از عملکرد آگاهانه و عامدانه حکومت و زندانبانانش در به خطر انداختن جان آبتین است. » بنا بر گزارشی که کانون نویسندگان منتشر کرد امکان ملاقات با او و دسترسی به پرونده پزشکیاش وجود نداشت. در نهایت خانواده او توانستند به مدت پنج روز برایش مرخصی استعلاجی بگیرند تا بتوانند او را به بیمارستان بهتری منتقل کنند. این در حالی است که این نویسنده به بیماری قلبی مبتلا است. کانون نویسندگان ایران خواستار آزادی بیقید و شرط رضا خندان (مهابادی)، بکتاش آبتین، کیوان باژن، آرش گنجی و سایر زندانیان سیاسی و عقیدتی است و مسئولیت هر گزندی به سلامت و جان اعضای خود را متوجه حکومت و به ویژه قوه قضاییه آن میداند. پیشتر تعدادی از زندانیان سیاسی در اوین، نسبت به بیتوجهی مقامهای مسئول در سازمان زندانها و قوه قضاییه به شیوع کرونا، اعتراض کرده بودند. سازمان عفو بینالملل نیز در گزارشی ضمن انتشار نسخهای از چند نامه مقامهای ارشد زندانهای ایران به مقامهای وزارت بهداشت، اعلام کرد که این نامههای رسمی شواهدی ناخوشایند از ناکامی حکومت در محافظت از زندانیان است و مقامهای جمهوری اسلامی ایران به صورت عمدی از رسیدگی پزشکی به زندانیانی با پروندههای سیاسی خودداری کرده و جان این زندانیان را در معرض خطر جدی قرار دادهاند. جایزه انجمن قلم آمریکا در سال ۲۰۲۱ به سه نویسنده ایرانی کیوان باژن، بکتاش آبتین و رضا خندان مهابادی اهدا شد. آبتین این جایزه را به آزادی خواهان سراسر جهان تقدیم و اظهار امیدواری کرد که روزی فرا برسد تا هیچ کس به دلیل بیان اندیشهها و تفکراتش و “خواست زیبای آزادی” به زندان نیفتد. او قبل از رفتن به زندان در ویدیویی اعلام کرد که فشارهای مأموران حکومتی و حکم شش سال زندان، خللی در عزم راسخ او و همکارانش در انجام وظایفشان ایجاد نخواهد کرد و پیشکسوتان و همچنین جوانان پرشور نخواهند گذاشت که چراغ کانون نویسندگان ایران خاموش شود. کانون نویسندگان ایران در اطلاعیهای که برای اعلام خبر درگذشت بکتاش آبتین منتشر کرد تأکید کرد که این شاعر و فیلمساز «زنده است چون روح آزادیخواهی و ستیز با پلشتیِ استبداد و ستم زنده است. » تأکید بر «زنده بودن» آبتین از سوی کانون نویسندگان ایران در حالی است که خود این شاعر پیشتر هرگز زندانی شدن خود را باور نکرده بود.
گزارش نقض حقوق هنر و هنرمندان، دی ماه 1400
جدول آماری نقض حقوق هنر و هنرمندان در دی ماه 1400
ماهنامه بشریت:شماره 245
https://bashariyat.org/?page_id=28769
۱۴۰۰ دی ۲۶, یکشنبه
سقوط هواپیمای اکراینی،سکوت و انکار
سخنران:سمانه بیرجندی
موضوع: سقوط هواپیمای اکراینی،سکوت و انکار
مکان: کمیته دفاع از حقوق جوان و دانشجو
تاریخ : 16 ژانویه 2022
ماهنامه بشریت :246
صفحه :5
لینکهای انتشار
https://bashariyat.org/?page_id=28854
Audio- sprach Bericht der Sitzung des Jugend- und Studentenausschusses: https://deutsch.bashariyat.org/?p=5570
https://deutsch.bashariyat.org/?p=5544
https://bashariyat.org/?p=28574
https://bashariyat.org/?p=28656
http://azadegy.de/01.2022/16.01.2022.Javan/4.Samaneh-Birjandi.mp3
https://www.youtube.com/watch?v=EKkl4O1WqiQ
پیش از واقعه :چهارشنبه 18 دی ماه 98 در 46 کیلومتری تهران یک سامانه پدافندی جدید برای حفاظت از یکی از تاسیسات مهم سپاه مستقر شد و بالاترین سطح آماده باش نظامی یعنی 3-3 برای این واحد تعریف شده بود.ساعت یک بامداد همان روز عملیات انتقام جویانه قاسم سلیمانی با رمز یا زهرا آغاز شد و در ساعت 2:04 دقیقه پایگاه آمریکایی در عین الاسد در 60 کیلومتری بغداد مورد اصابت موشک زمین به زمین ایران قرار گرفت.شرح واقعه:در حالی که فرماندهان سپاه و دستگاههای تبلیغاتی جمهوری اسلامی آماده میشوند که از اقتدار نیروهای مسلح ایران بگویند به حاجی زاده فرمانده این عملیات خبرمی رسد که پدافند سپاه یک هواپیمای مسافربری را سرنگون کرده است.حاجی زاده موضوع را به رئیس ستاد نیروهای مسلح و فرماندهان ارشد سپاه می رساند.همزمان در ساعت 6:35 دقیقه حسن رضایی فر مدیرکل دفتر بررسی سوانح هوایی سازمان هواپیمایی کشوری که چند دقیقه قبل خبر سانحه را دریافت کرده است ،به امیرعلی حاجی زاده تماس میگیرد.به گفته رضایی فر او در این تماس از حاجی زاده درباره احتمال شلیک موشک به هواپیما میپرسد و حاجی زاده آن را تایید میکند و میخواهد که موضوع مسکوت بماند.صبح روز حتدثه در حالی شروع میشود که حکومت ایران از چند روز قبل در تلاش بود تا از مراسم تشیع قاسم سلیمانی یک پیروزی سیاسی بزرگ برای خود به دست بیاورد.پیروزی که امید داشت بخشی از مشروعیت از دست رفته در سرکوب آبان 98 رو جبران کند.با علنی شدن این فاجعه،احساس پیروزی میتوانست برای آنها بلافاصله به شکست تبدیل شود.به همین دلیل در صدا و سیما و رسانه های داخلی با وجود سقوط هواپیما هنوز اولویت خبرها پرداختن به موضوع قاسم سلیمانی و حمله تلافی جویانه موشکی به پایگاه های آمریکایی بود.به این ترتیب جمهوری اسلامی حالا نه تنها تلاش میکند خبر سقوط هواپیما را در حاشیه اخبارها نگه دارد بلکه علت این سانحه را هم بدون انجام تحقیقات نقض فنی اعلام میکند.از آنجایی که این هواپیما متعلق به کشور اوکراین بود ،رئیس جمهور این کشور از دادستانی کشورش میخواهد تا برای بررسی علت حادثه پرونده قضایی تشکیل دهد.تلاش برای کشف علت سقوط توسط اکراین نشان از شک و سوءزن های کیف به اخبار اولیه مربوط به دلیل سانحه توسط تهران بود.تردیدهایی که دیر یا زود پای کشورهای دیگر و جامعه جهانی را هم به موضوع باز میکرد.به این ترتیب فرمانده سپاه برای پنهان کردن علت سقوط از همان آغاز با چالش جدی روبرو بود. همزمان شبکه های اجتماعی چالش دیگراو بود.انتشار عکسهای خبرگزاری های داخلی در شبکه های اجتماعی حالا نظر کارشناسان و محققان هوانوردی و روزنامه نگاران تحقیقی در سراسر جهان رابه خودش جلب کرده بود.مهم ترین موضوع که مورد پرسش قرار گرفت وجود سوراخهای ریزی در بدنه هواپیما بود که در برخی از عکسها دیده میشد.روزنامه دیلی میل بریتانیا از نخستین نشریاتی بود که ازنظر کارشنسان متعدد بروی بدنه هواپیما روایت جمهوری اسلامی مبنی برنقض فنی را زیر سوال میبرد.این نظریه که سوراخهای موجود در بدنه احتمال اصابت موشک را برآورد میکرد.که در پی آن مقامات ایران به آن واکنش نشان دادند. ابولفضل شکارچی سخنگوی ارشد نیروهای مسلح شایعه اصابت موشک را مضحک و دروغی محض خواند و آن را حاصل جمگ روانی که توسط گروهی در جهت منافع آمریکا دانست.اما انتشار عکس دیگری در شبکه های اجتماعی توجه همه را به خود جلب کرد.عکس شیئی که شبیه به هیچکدام از قسمتهای هواپیما نبود و میتوانست سرنخی برای کشف علت سقوط باشد.خیلی زود مشخص شد که این شئی مربوط به کلاهک یک موشک تور ام وان ساخت کشور روسیه است.ایران در سال 83 تعداد29 سامانه از این موشک زمین به هوا را برای تقویت دفاعی خود از کشور روسیه خریداری کرده بود.این موشک بهه جای برخورد به هردف، در نزدیکی آن منفجر میشود و بین 500 نا 1000 ساچمه مکعبی شکل را در هوا پخش میکند که میتوتند هدف ردیابی شده را سرنگون کند.کلاهک موشک که راداری در آن نصب شده هنگام انفجار از بدنه موشک جدا میشود.تمام شبکه های اجتماعی و توئیتر پر شده بود از این عکس،اما برای رئیس دولت همچنان پرداختن به موضوع قاسم سلیمانی و حمله موشکی سپاه اهمیت بیشتری داشت.حسن روحانی در نشست دولت چند ساعت بعد از سانحه درپایان جلسه با دریافت یادداشتی از رئیس دفتر خود ، به خانواده های قربانیان تسلیت میگوید.بعد از پیدا شدن جعبه سیاه، موضوعی که به ابهامات دامن میزد، خودداری مقامات ایران از تحویل دادن آن به کشور سازنده هواپیما برای رمز گشایی بود.از انجا که اطلاعات ثبت شده در جعبه سیاه میتوانست نقش کلیدی در حل معمای سقوط داشته باشد،برای حاجی زاده تحویل ندادن آن یا به ناخیر انداختن آن به معنی خرید وقت و داشتن زمان بیشتر برای مدیریت پیامدها و بحران های احتمالی بود.(اشاره مسئله انتشار حقایق در جعبه سیاه فرانسه و یا بریتانیا).چهارشنبه شب فرماندهان عاجز از حل این موضوع به خدمت فرمانده کل قوا میروند و آقای خامنه ای هم به یک بیانیه تسلست اکتفا میکند و تصمیمی برای علنی شدن آن نداشته است.در این بین نخست وزیر کانادا برای حمایت از خانواده های کشته شده دربرابر رسانه ها قرار میگیرد و اعلام میکند که تمام کشور همراه و در کنار آنها است تا تحقیقات کامل این حادثه انجام شود.جمله ای که او گفت جمله ای است که ما ایرانیان هرگز آن را نشنیده ایم [کانادایی ها پرسش های دارند و شایسته پاسخ هستند). و اما طبق پروتکل های جهانی یک تیم تحقیقاتی از اکراین نیز به تهران عازم شد.در همان زمان موضوع خطای انسانی در رسانه های دنیا باعث فشار جامعه جهانی به دولت ایران شد اما دولت به شیوه های مختلف اصرار بر نقض فنی داشت و حسن روحانی و جواد ظریف در پاسخ به تلفنهای خصوصی از سران کشورهای مختلف درباره احتما شلیک موشک این موضوع را انکار میکردند.در عصر اولین روز ترامپ نیز در یک مصاحبه خبری ضمن اشاره به این فاجعه دردناک احتمال یک خطای انسانی غیر عمد را اعلام کرده بود.اما حاجی زاده علاوه بر فشارسیاسی جهان برای کشف حقیقت همچنان در تلاش بود که در برابر رسانه ها لبعاد عملیات موشکی علیه نیروهای امریکایی در عراق را برجسته کند.سی بی سی نیوز اعلام کرد که مقامات اطلاعاتی امریکا از تصاویر ماهواره ای به این نتیجه رسیدند که هواپیما با شلیک موشک از داخل ایران مورد اصابت قرار گرفته است و همزمان این موضوع را دولت کانادا و بریتانیا تائید کردند.هر لحظه پنهان نگه داشتن شلیک موشک سپاه غیر ممکن تر به نظر میرسید و مسئولان و مقامات همچنان به نقض فنی اصرار داشتندوعلی عابدزاده رئیس سازمان هواپیمایی کشور در تلوزیون رسمی ایران این ادعا را غیرعلمی و غیر ممکن اعلام کرد.با منتشرشدن یک ویدئو جدید در فضای مجازی که از داخل ایران به رسانه های خارج از کشور فرستاده شد به وضوح شلیک موشک در آن دیده میشد که در زمان بسیار کوتا روزنامه نیویورک تایمز صحت آن را تائید کرد.حال دیگر کوچکترین تردیدها با وایرال شدن این ویدئو از بین رفت اما دولت ایران همچنان با دروغ و پنهان کاری جواب خبرنگاران را میدادند.علی ربیعی سخنگوی دولت ایران هم این اتهامات را رد کرد و نوک پیکان را به سمت امریکا گرفت.زمانی که تیم تحقیقاتی اکراین وارد محل حادثه شدند اثرث از لاشه هواپیما ندیدند و در گزارش ها اعلام کردند که این محل با بولدوزر و بیل مکانیکی گامل پاکسازی شده است.در واقع پروتکل بین المللی به این صورت است که تا پایان تحقیقات منطقه مورد نظر باید محافظت شود و فقط افراد رسمی و تحقیقاتی در آن رفت و آمد داشته باشند.پاکسازی منطقه فقط نشان دهنده تلاش ایران برای لاپوشانی و پنهان کاری بود تا انجام تحقیات.در زمان کوتاهی ویدئو دیگری که توسط دوربینهای مداربسته در اطراف محل حادثه ضبط شده بود، وایرال شد که نشان میداد تنها بعد از 25 ثانیه پس از شلیک اول ،موشک دومی نیز به سمت هواپیما شلیک شده است.حاجی زاده و فرماندهان سپاه در چند ساعت بعد از سخنگوی دولت مبنی بر اعلام دروغ بزرگ بودن شلیک موشک،جلسه ای با رئیس دولت برگزار کرد که بعد از تصمیم فرمانده کل قوا خامنه ای اعلام بیانیه ای بود با موضوع خطای انسانی و عذرخواهی از مردم بود.صبح روز شنبه طی این بیانیه عنوان شد که افرادی که در این حادثه دست داشته اند دستگیر شده اند.حالا بعد از سه روز انکار و سکوت و پنهان کاری ،حاجی زاده در یک کنفراس خبری به جای صحبت از اقتدار سپاه در برابر دشمن،از اشتباهی فاجعه با گفتن گردن ما از مو نازکتر است برای مردم میگوید.او میگوید که ما در شرایط آماده باش کامل بودیم و شرایط کشور جنگی بوده است.این گفته ها از همان ابتدا از سردرگمی و بهم ریختگی و ناهماهنگی دربالاترین سطوح نظامی ایران پرده برداشت.چند ساعت قبل صحبتهای حاجی زاده سقوط هواپیما تغییر مسیر ونزدیک شده آن به یک مرکز نظامی حساس عنوان شده بود اما حاجی زاده تاکید کرد که هواپیما نه تنها تغییر مسیر نداشته . خطایی نداشته بلکه کاملا در مسیر هوایی تائین شده حرکت می کرده است.همچنین گفته است که چندین بار به سامانه پدافندی اعلام شده بود که موشکهای کروز به سمت ایران شلیک شده بود در حالی که آن شب هیچ موشکی به سمت کشور شلیک نشده بود.تا به امروز هم مشخص نشده است که این خبر دروغ توسط چه کسی اعلام شده بود.وظیفه فرمانده این است که قبل از اطلاع رسانی آن را کنرل کند و در صورت صحت آن را اعلام کند. اگر فرض کنیم که این حملات صورت گرفته صحت داشته است آن فرمانده باید دستور لغو کلیه پروازهای مسافری و تجاری را به مسئولین اجرایی فرودگاه اعلام میکرده است. انهم زمانی که به گفته خود آنها کشور در شرایط جنگ تمام عیار بوده است.این سوال بزگی است که همچنان بی پاسخ در ابهامات است.مثل امریکا و 11 سپتامبر. اما هیچکدام ازمقامات ممسئولیت این موضوع را گردن نگرفتند و تقصیر را گردن دیگری انداختد و حتی حسن روحانی این وظیفه را خارج از وظایف دولت و به عهده نیروهای مسلح اعلام کرد.موضوع مهم این است که طبق ماده 10قانون هواپیمایی کشوری اداره کل هواپیمای های کشور میبایست به دلیل شرایط ویزه پوازهای ایرانی و خارجی رابرفراز قسمتی از خاک ایران ممنون و یا محدود اعلام کند.که نه تنها این کار را انجام نداده اند بلکه به ادعای حسن رضایی فر در یک فایل صوتی منتشر شده ،میگوید آقای حاجی زاده میخواست حمله موشکی انجام دهد اگر من اسمان ایران را میبستم عملیات لو میرفت.با این حال توضیح نمیدهد که جرا بعد از عملیات چرا پرواز ها را لغو نکرده است.توضیح در مورد اپراتور بده و از مشخصات موشکهای کروزامریکا بگوکه بدون ورود به محدوده هوایی ایران داشته باشن به هدف تععین شده میخوره. خیلی دقیق هستند.
چرا نه به اعدام! رو به رشد است؟ (بخش۱)
در ماههای اخیر اعدام یک بار دیگر به یکی از مهمترین مسائل افکار عمومی در ایران بدل شد. پیش از آن که هشتگ #مهسا_امینی پربسامدترین موضوع در ...
-
بازداشت سعید مدنی، جامعهشناس برجسته و استاد دانشگاه در ساعات گذشته، بازتاب گسترده و انتقادات زیادی را در میان افکار عمومی به دنبال داشته ...
-
درپی انتشار توضیحات ویدئویی ابراهیم فیروزی، نوکیش مسیحی در تبعید و زندانی سابق عقیدتی، در مورد «پروندهسازی» وزارت اطلاعات، شعبه دادیاری داد...
-
ویرایش در گزارش سال ۱۳۹۳ آمریکا دربارهٔ آزار اقلیتهای دینی در جهان، هشدار داد. گزارش سالانه این کشور دربارهٔ آزادیهای دینی، حاکی از آزا...
-
ارسال شده در بهمن ۳, ۱۳۹۹ by mahziarblack به گزارش رسانههای آلمانی، هنگام بازداشت اسداالله اسدی، دیپلمات سابق سفارت جمهوری اسلامی در ...
-
حامد اسماعلیون، دبیر و سخنگوی انجمن جانباختگان هواپیمای اوکراینی، در تجمع ایرانیان تورنتو کانادا در همبستگی با مردم آبادان و حمایت از اعت...
-
معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش از ممنوعیت تدریس دبیران مرد در تمامی دبیرستانهای دخترانه ایران خبر داد. محمدمهدی کاظمی، معاون آموز...
-
در ادامه سیاست سرکوب دستگاه قضایی جمهوری اسلامی علیه نوکیشان مسیحی، دادگاه تجدیدنظر استان گیلان احکام سنگین صادر شده برای ۳ نوکیش مسیحی را...
-
محمدعلی زم در "دومین" یادداشت درباره پسرش در اینستاگرام نوشت یکی از "شرکای واقعی" در اعدام روحالله زم، "شورایعالی ...
-
خبرگزاری هرانا – شش شهروند بهائی به نامهای شهناز ثابت، صدیقه اقدسی، بهروز فرزندی، قاسم معصومی، فرهام ثابت و فرزان معصومی، دوران محکومیت خ...
-
شماری از اعضای خانوادههای جانباختگان اعتراضات آبان ۹۸ علیرغم گذشت یک هفته از زمان دستگیری کماکان در بازداشتگاه های امنیتی در بازداشت و ب...