۱۴۰۰ شهریور ۲۱, یکشنبه

جایگاه زن از نظر اسلام

سخنران:سمانه بیرجندی

مکان: کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان

زمان:12 سپتامبر 2021

نشریه بشریت شماره 238 صفحه 4

https://bashariyat.org/?page_id=27908#w2

  زن هیچ چیز از مرد کم ندارد.جامعه بدون زن همانند پرنده ای تک بال است. سخنهایی از این قبیل فرهنگ تمام ملتها را پرکرده است.امروز بندرت تحصیلکرده هایی را میتوان یافت که اگر نه از ته دل بلکه در ظاهر خود را طرفدار تام وتمام حقوق زن قلمداد نکند. از حق نگذریم خیلیها هم هستند در بیرون از خانه پرچم برابری و در خانه چماق بی امان علیه زن برداشته اند.در هر حال مساله زن و جایگاهش در جامعه مسئله مهمی است که همیشه بحث وتحقیق در این باب را میپذیرد.بجز عصر کوتاهی در تاریخ کهن بشری که زن در آن صاحب مقام نخست در جامعه های بسیار ساده و ابتدایی بود از آن به بعد همیشه اسیر خانه وتحت فرمان مرد بوده است.این ستم تا به امروز هم در اکثر نقاط جهان بردوش وی سنگینی می کند.با نگاهی به تاریخ سرگذشت زن میتوان بیشتر این تغییرو تحولات جامعه و حد تکامل ان را دریافت. بهار اقتدار زن عمر کوتاهی داشت طولی نکشید زن به طرز بدی کفه ترازو را به نفع مرد سنگین نمود.وپشت سرهم اختیاراتش را از دست داد. در اکثر جاها به کالای ارزانی تبدیل شد.کلفتی کنیزی و اگر احیانا چهره زیبایی می داشت حداکثر به صورت عروسک یا رقاصه مرد در میامد.برای رسیدن به درک بهتر به دوران قبل از ظهور ادیان و مذاهب میرویم و بعد از آن تغییرات جایگاه زنان را بعد از پیدایش دین و مذهب بررسی خواهیم کرد.آنچه در این پژوهش بیان میشود گزیده ای است از چندین کتاب واثر نویسندگانی که کتابهایشان در این دوره جز کتابهای ممنوعه محسوب میشود.نگاه من دراین پژوهش کاملا نسبت کلیه ادیان گفته شده بی طرف است وبیان آن به معنی تائید و یا تکذیب نمی باشد.و حتما این را در نظر بگیرید که دراین زمانه اگر زنان در بعضی کشورها درجایگاه درستی قرار گرفته اند دلیل بر آن نیست که ادیان و مذاهب تغییر کرده اند بلکه جامعه در روند این تغییرات به دور از ذهنیت مذهبی و آداب کهن وهمچنین زنان مبارزی که در رسیدن به جا و منزلت خود مطالبه گری کرده اند کمک کرده اند تا امروزه نسلهای جدید نسبتا در جامعه در جایگاه درست خود قرار بگیرند.طبق مطالعات ، کشف آثار و نشانه های باستان شناسی ونیز بررسی های اسطوره شناسی که در دوران های پیش از پیدایش دین های تک خدایی یا سامی مردمان باستان دارای خدایان زن یا الاهه بوده اند و انها را ستایش می کردند.باستانی ترین یا کهن ترین کیش یا آیین زن پرستی بوده و زنان پرستیدنی دارای عنوان ایزد بانو یا الاهه بوده اند.برخی از این کیشها و آیین ها حتی در 25000 سال پیش نیز وجود داسته اند.مردمان دوران باستان در سرزمین هایی مثل مصر بابل و کنعان ویونان وحتی بخشهایی از استرالیا و افریقا و چین پرستنده الاهه ها یا ایزد زنان گوناگون بوده اند.آثار کشف شده در سرزمینهایی که هم اکنون خاورمیانه نامیده میشود و نیز اثار کهن متعلق به قومهای باستانی که در مصر و ایران و چین برخی دیگر از نقاط جهان که از دل خاک بیرون آمده اند همگی گواه آن را میدهند که ملتها و قومهای باستانی الاهه های فراوان داشته اندو همچنین به جنس زن با دید ستایش و حتی پرستش می نگریسنه اند.خدایان سرزمینهای خاورمیانه و خاور نزدیک دارای لقب ملکه اسمانها بوده اند.در اسطوره ها و یا افسانه ها آفریننده هستی و الاهه زمین واسمان زن بوده است.زیرا که انها بر این باور بودند که زن نماد یا مظهر افرینندگی ،زایش،زیبایی،مهربانی و دانایی و آرامش است.بسیاری از بتها و مجسمه های پرستیدنی در دوران پیش از یهودیت زن بودند از نمونه هایی که میتوان نام برد ایشتا ابر بانواز ارجمندترین الاهگان بوده است.میتوان نمادهاو باورهایی مثل نور و گرما وزایش و عشق و مظهر شکار وباروری و فراوانی در کشاورزی و همچنین آورندگان قانون ،آموزگاران راستی و درستی در پرستش بتها نام برد.حتما اسمهایی مثل ای سیس و ارتمیس ویا دی می ترو اتنارا شنیده اید.نام الاهه های آن دوران بوده است.در اسطوره های زرتشت در ایران باستان از شش امشاسپند یا فرشتگان مقدس، سه فرشته بزرگ زن بوده اند.یکی از این فرشتگان، دختر اهورا مزدا به شمار میرفته و مادر زمین لقب داشته.آناهیتا یا ناهید در آیین زرتشتی ابر فرشته ای است که نگهبانی از آب با اوست و هم اوست که جریان شیر را در سینه های زنان باردار روان میسازد.در کتاب تاریخ اجتماعی ایران نوشته شده است که در زمان زرتشت پیغمبر، زنان همان گونه که عادت پیشیان بود منزلتی عالی داشتند.باکمال آزادی و با روی گشاده در میان مردم رفت آمد میکردند و صاحب ملک و زمین میشدندو در آن تصرفات مالکانه داشتندو مثل زنان روزگار حاضر به نام شوهر خود یا به وکالت از طرف او به کارهای مربوط به او رسیدگی میکردند.پژوهشها نشان میدهد که زنان ایرانی در دوران فرمانروایی هخامنشیان از قید وبندهایی مانند حجاب ویا خود پوشانی آزاد بودند و فقط زنان وابسته به حاکمان محدودیت هایی داشتند.حال میپردازیم به به موضوع اصلی یعنی جایگاه زنان از منظر ادیان:پژوهش های علمی که به وسیله دین شناسان به انجام رسیده است همگی نشان میدهد که که کتابهای دینی یا مذهبی که به نام کتاب مقدس نامیده میشوند به وسیله مردان نوشته شده اند.این نویسندگان خدایشان را در اندیشه مرد یا مذکر پنداشته اند.به همین دلیل است که این خدای مرد ساخته نخست جنس مرد یا مذکر را می آفریند از نفس خود به او میدمد و مرد را به شکل خود می افریند.براساس نوشته های تورات و انجیل در سفر پیدایش آفرینش نخستین مرد یا آدم از دیدگاه خدا هدف است.اما این نخستسن مرد یا آدم احساس تنهایی میکند وبه همدم یار یا جفت نیاز دارد.براساس این نیاز و برای اسایش آدم ،حوا یا نخستین زن نیز افریده میشود.به این ترتیب آفرینش حوا برخلاف آدم که هدف بود فقط وسیله است.در واقع افسانه افرینش آدم وحوا از همان آغاز با نا برابری نمایان تبعیض همراه است.افزون بر اینکه برای آفرینش یک زن کامل یک دنده مرد کافی است و بدین ترتیب خدای نویسندگان مرد با بیرون کشیدن یک دنده نخستین مرد از بدن او زن را خلق میکند.در بدن آدم روح خدا دمیده شده اما زن موجود ناقص است وزمانی کامل می شود که یار وجفت آدم شود وبا او بیامیزد.حوا زنی است ساده و آماده فریب خوردن و به همین دلیل مار اورا میفریبد و نخستین زن با خوردن میوه ممنوعه از فرمان خدا سرپیچی میکندوهمچنین حوا نخستین مرد یا آدم را فریب میدهد و سبب می شود که او میوه ممنوعه را خورده وهر دوبه علت گناه از ارش کبریا به زمین سقوط کنند.حوا نخستین گناهکار بزرگ تاریخ است.نویسنده کتاب نامه های بهشت مارلین استور میگوید یکی از اهداف بزرگ افسانه آدم و هوا سرکوبی اندیشه زن خدایی،زن سالاری و پرستش ایزد بانوانی بوده است که بین ملتها و قومهای باستانی رایج بود.آموزه ها و احکام تورات برتری بی چون وچرایی مرد را بر زن اعلام میکند.جلاالدین آشتیانی در کتاب تحقیقی در دین یهود مینویسد:در کتاب تورات همیشه مخاطب مردانند و اصولا فقط بنی اسرائیل یا پسران اسرائیل مطرح هستندو از دختران اسرائیل هرگز سخن نیست. این کتاب اصولا مردانه است نقش زنان جز موارد محدود دارای اهمیت نیست.(در بعضی از قسمتها زنان عاملین فریب وشکست پادشاهان یاد شده اند)چند تن از خشکه مقدسان مسحیت وفیلسوفان مذهبی کاتولیک و بسیاری از بزرگان مسیحیت و بنیانگذاران کلیسا در مورد دلیل برتری کامل مرد بر زن چنین استدلال میکند: سر هر مرد مسیح است،سر زن مرد است،سر مسیح خداست.ویازن را موجودی معیوب،ناقص،زیردست مرد و ناتوان میدانند.آنان زن را سرچشمه فریب اغواگری و بیداری شهوت های بدنی و گرایش های زشت لذت جویی میدانستند.در عرفان مسیحیت رهبران پیدایش حکومت الاهی را برروی زمین نزدیک می دانستند همین موضوع باعث شد که کسانی که میخواستند در راه خدا خدمت کنند واز شرایط عارف شدن ،آنان که زن و بچه داشتن به ترک کردنشان وکسانی که زن نداشتن از داشتن زن محروم شدند.در عرفان یهودیت اندیشه بی زنی وجود نداشت و یک قرن پیش از پیدایش مسیحیت وارد آن شد.یهودیان برخلاف مسیحیان زناشویی را امری خدایی میدانستند زیرا بر اساس نوشته های تورات انسانها باید زیاد شوند وزمین را پرکنند.مسحیت در همان آغاز برخلاف رسم وآیین رایج زمان ،چند زنی و طلاق را که حتی در یهودیت معمول بود ممنوع میکند.در یهودیت مردان به سادگی حتی به دلیل سوخته شدن غذا و یا علاقه مندی به زنی زیباتر از همسر خود میتوانستد همسر خود را طلاق دهد.اگر زن به مرد خیانت میکرد حق کشتن او بر مرد آزاد بود.این در سنت ها و آموزشهای یهودی و آسوریان رایج بود.این که زنان باید خود را بپوشانند واز جواهرات و زینت های گوناگون دوری وخود را غیرجذاب بنمایند ودر زمان دعا سرخود را بپوشانند در غیر این صورت سرش را بترشاد.در مجلس های مذهبی خاموش باشد و اگر پرسشی دارد از همسرش بپرسد.در واقع پرهیزکاری زن کافی نیست و باید از نظر کشش جنسی نیز ناخوشایند به نظر آید.مارتین لوتر بنیان گذار مذهب پروتستان هم براین باور بود که جای زن درخانه و ظیفه زن خانه داری و یاری با مرد است.در واقع پروتسان تاحدودی اصلاحاتی در مسیحیت متعصب و دراندیشه های خشکه مقدسان پدید آورد.عمده نابرابری هایی که درزمینه مسائل اجتماعی ،اقتصادی سبب شد تا زنان مذهبی از زن بودن خود احساس گناه و شرمساری کنند.زبونی وخفت جنس زن را فرمان الاهی دانسته و آنرا پذیرا بودند.همانطور که در ابتدا اشاره کردم در قرن بیستم برخی کشورهای اروپایی یا آمریکا به دوران جامعه پس از مسیحیت گام نهاده و جامعه مدنی ،جامعه دینی را کنار زده و زنان در سایه مبارزات طولانی خود به برخی از حقوق انسانی دست یافته اند.و اما در اسلام:در اسلام نیز مانند یهودیت و مسیحیت برتری مرد بر زن بی چون و چراست.اینکه زن باید از مرد فرمانبرداری و پیروی کند و از آنجا که اسلام از این دو دین و ودیگردین سامی یا خاورمیانه ای سرچشمه گرفته و از آنجا که در حقیقت بسیاری از آموزشها و فرمانهای آنها را تکرار کرده شباهت بسیاری با آن دینها مخصوصا با یهودیت دارد.در دوران قبل از پیدایش اسلام طبق مطالعات انجام شده توسط محققان و نویسندگان واسلام شناسان وضعیت زنان و دختران به مراتب بهتر از آنچه اسلام برای زنان به ارمغان آورده است بوده است.در آن زمان دختران شوهران خود را انتخاب میکردند،درجنگ شرکت میکردند،به شغل بازرگانی و قضاوت میپرداختند .حق طلاق داشتند.از آزادی مذهبی برخوردار بودند و مجبور به پیروی از اعتقادات همسر خود نبودند.از شیوه زندگی و جایگاه اجتماعی خدیجه نخستین همسر محمد به عنوان یکی از نمونه های چگونگی مقام زن در جامعه عربستان پیش از اسلام بوده است.موضوع زنده به گور کردن دختران بحثی جدا از این موضوع است که در انتها به آن اشاره خواهم کرد. زن در اسلام به مانند کالا،یا متاعی شد که متعلق به مرد است.مرد مالک زن است دختر تا قبل از ازدواج متعلق به پدر است و یکی از اموال آن به شمارمیرود.زن پس از زناشویی به اموال شوهر اضافه میشودو به هر ترتیبی که بخواهند میتوانند در آنها دخل وتصرف کنند. اگر زنی به همسرش خیانت کند مرد حق کشتن آن را دارد.از دیدگاه محمد پیامبر اسلام زن بهترین هدیه خدا است زیرا که برخلاف بی زنی و ترک دنیایی و راهبگی رایج در مسیحیت به آمیزش زن و مرد اشارات بسیار دارد.در مورد برتری مرد بر زن آیاتی در سوره نسا میگوید:مردان بر زنان حق تسلط و نگهبانی دارند به علت اینکه خدا بعضی از شما رابرتر از بعضی دیگر مقرر داشته و هم چنین به علت اینکه مردان باید به زنان از مال خود نفقه بدهند.و در پایان به مردان اجازه میدهد که زنان را در صورت نافرمانی در آخرین مرحله به تنبیه بدنی بپردازدواورا مضروب کند.مسئله حجاب هم در واقع از نسلهای سوم وچهارم پس از بنیان گذار اسلام رواج پیداکرد و مسیحیان بیزانتین رایج شدن حجاب را سبب شدن و بروی مسلمآنان به خاطر رفت وآمد زیاد تاثیر گذاشتند. مسلمانان به تقلید از آنان پوشش یا حجاب را الزامی دانستند.ریشه پیدایش حجاب اسلامی را باید در سنت ها وآداب مسیحیان سخت گیر و خشکه مقدس جستجو کرد.یکی دیگر از موارد پدیده چند همسری است.این پدیده غیر انسانی بزرگترین وخفت بارترین عمل را درباره جنس زن روا داشته است.در کتاب حرمسرا در پس دنیای حجاب یاد آور میشود:اسلام اهمیت اندکی برای زن در نظرگرفته است اورا از نظر عقل و هوش پایین ترازمرد دانسته ارزش اورا در یارمرد بودن ورسانیدن لذت جنسی به او درنظرگرفته و برتری مرد بر زن را از احکام و فرامین خدا میداند.درزمینه ارزش انسانی و احترام به زن در دین اسلام به چند جنبه دیگر اشاره میکنیم:سهم ارث دختران نصف پسر خانواده است.مسئله شهادت زنان که دو زن برابر با یک مرد است.زن حق طلاق ندارد حتی میتواند مرد در غیبت زن او را طلاق دهد.در هرسه دین سامی یا خاورمیانه ای یهودیت و مسیحیت و اسلام زن هرگز شایستگی برگزیدگی از سوی خدا را به عنوان پیام آور ندارد و اصولا چنین تصوری هرگز به خاطر مومنان نمی گذرد.درهرسه دین زنان از دخالت در امور روحانیت و داشتن مقام به عنوان فردی روحانی کاملا کنار گذاشته اند(پذیرش برخی زنان برای انجام مراسم دعا و نیایش در مسیحیت یکی از موارد جدید در پایان قرن بیستم است.دراسلام هرگز زن نمیتواند جانشین پیام آور یا خلیفه مسلمآنان باشد.در مذهب شیعه تصوراینکه یک زن امام شیعیان باشد از مغز مسلمانان نباید گذرکند.زنان شایستگی رسیدن به مقام روحانیت را ندارندو نمیتواند اصولا ماموریت روحانی داشته باشد.روحانیت کلا ویژه مردان است.زن در اسلام شایستگی وحق قضاوت وداوری را ندارد.درکتاب بازشناسی قرآن آمده است که امام اول شیعیان به فرزند ارشدش در نهج البلاعه گفته است:زنهار درهیچ کاری با زنان مشورت مکن چه رای آنان نادرست و عزم و اراده آنها ضعیف و سست است.در پایان همانگونه در قبل گفته شد به مسئله کشتن وزنده به گورکردن دختران میپردازم.در کتاب خود اختگان حکومت آسمانی آمده است پدیده کشتن نوزادان دختر یا پسر درتمدن های باستانی به ویژه در صورت ناقص بودن آنها تا حدی رایج بوده است.رومیان و در چهار قرن پیدایش وگسترش مسیحیت کشتن نوزادان ناخواسته و معیوب جریان داشته.مسیحیت کشتن نوزادان را محکوم کرده زیرا در آغاز، مسیحیت شورشی بود علیه سنت های کافران و یهودیت درباری گمراه.در جاهلیت اعراب هم این امر در تمام قومها رایج نبوده و برخلاف نویسندگان اسلامی .دلایل مطرح شده یک: ادامه رسم قربان کردن انسان در مذهب شرک بوده و نشانه تحقیر زن نبوده زیرا اعراب هم در گذشته الهگان را میپرستیدند وبه جنس زن با نظر ستایش مینگرستند. این اعراب ایزد زنانی به نام های قریش لات و منات و آنان را غرانیق عالم علیا می نامیدند.ودو بیشتر از سرفقر و تهیدستی قوم یا گروهی بوده که به این عمل دست میزدند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

چرا نه به اعدام! رو به رشد است؟ (بخش۱)

 در ماه‌های اخیر اعدام یک بار دیگر به یکی از مهم‌ترین مسائل افکار عمومی در ایران بدل شد. پیش از آن که هشتگ #مهسا_امینی پربسامدترین موضوع در ...